به دست مِهر تو دستاس شد دلم نرم است
به مهربانی آل عبا دلم گرم است
منم که صفرم و تو آن یکی که روز حساب
اگر نه جمع شوم با تو حاصلم شرم است !
به دست مِهر تو دستاس شد دلم نرم است
به مهربانی آل عبا دلم گرم است
منم که صفرم و تو آن یکی که روز حساب
اگر نه جمع شوم با تو حاصلم شرم است !
(ترجمه من از دعای عهد امام زمان عج)
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا، ای پرورنده نور عظیم، و صاحب کرسی بلندمرتبه،
و خدای دریای جوشان، و نازل کننده انجیل و تورات
و زبور، و خدای سایه ساران خنک، و آفتاب حرور،
و نازل کننده قرآن عظیم! و خدای فرشتگان مقرّب،
و پیام آوران و رسولان، خدایا! از تو می خواهم،
به روی کریم ات، و به روشنای روی منیرت،
و فرمانروایی دیرینه ات، ای زنده پاینده!
از تو می خواهم به حقّ نام ات، که روشنای آسمان
و زمین است، و به حقّ نام ات، که اولین و آخرینِ
آدمیان، بر آن به صلاح آیند، ای زنده پیش از هر زنده! و
ای زنده پس از هر زنده! ای زنده در آن حال که هنوز زنده
ای نبود! ای جانبخش مردگان! و میراننده زندگان! ای
زنده مطلق که معبودی جز تو نیست ! خدایا! برسان به
مولایمان، آن امام ِهدایتگر ِهدایت شده، آن قیام کننده
به امر تو، که درود خدا بر او و نیاکان پاکش باد، که
همانا ، من در این سپیده دمان، و هر صبحدم از عمرم که
باقی باشد، تازه میکنم با او، عهدی و عقدی، و بیعتی که
از او بر گردن من است، که هرگز از آن دست برندارم، و رو
نگردانم،
سلام "فاطمه " جان دختر پیامبرم
که از تبار تو بودند مادر و پدرم
به ارث برده ام این خوی عاشقی ازتو
و خون ریخته ات داغ مانده بر جگرم
گره به نام تو خورده است هر در و دیوار
بدون یاد تو من از دری نمی گذرم
دو چشم یوسف گمگشته ات گواه من است
که من هم از پی او سالهاست دربدرم