جام جمکران

در جام جمکران به کران رونمایی ات ، آغاز سال نوری فرمانروایی ات

جام جمکران

در جام جمکران به کران رونمایی ات ، آغاز سال نوری فرمانروایی ات

جام جمکران

وَ هُو مُحسنٌ
در جام جمکران به کران رونمایی ات
آغاز سال نوری فرمانروایی ات

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «قرآن مرا بخوان» ثبت شده است

۲۶
فروردين

مدتی بود که بر پیامبر وحی نازل نشده بود و کافران بر او خرده می‌گرفتند که خداوند تو را رها کرده است! پس سوره ضُحی نازل شد که آیات آن سرشار از محبت خداوند به وجود پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) است...
نکته لطیف دیگری که در این آیات وجود دارد و هریک از ما باید آن را خطاب به خود بشنویم فرمان خداوند است بر یادآوری نعمت های مخصوص که خدا به هریک از ما عطا کرده شکر این نعمتها این است که ما هم نسبت به دیگران واسطه رحمت خدا باشیم و حتما از نعمت هایی که خدا به ما داده با دیگران صحبت کنیم! این خیلی مهم است! خدا از ما می خواهد درباره نعمت هایی که به ما عطا کرده برای دیگران بگوییم و شکرگزاری کنیم تا دیگران هم به زندگی خود توجه کرده و نعمت های مخصوص خداوند را دریابند ...ولی شرمسار خداوندیم که به گلایه و ناشکری در صحبت با دیگران عادت کرده ایم ! 
راستی مولانا چه خوش گفت: 
زین خلق پر شکایت نالان دلم گرفت ، 
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست ...

  • فرشته حالی
۲۰
مرداد

پای درخت، سینه زمین، لب جوی 

سر قله 

سر گلدسته

سر نماز

سرنمازگزاران سلامت

سر آنانکه نماز را بپا داشتند 

هرجا که بودند

در خیابان شلوغ یا در اتاق تنهایی

نماز را بپا داشتند مثل جشنی عظیم

یا دعوایی از سر دلدادگی!

زنده باد هرکه این فلش را بالا نگه دارد 

زنده باد هرکه چراغ را در پستوی خانه نهان نکند

  • فرشته حالی
۲۲
خرداد

یک )

موسی با سر به میقات شتافت!

خدا به موسی گفت :

چه چیز باعث شد که از قوم ات  پیش افتی ؟

موسی گفت: داشتند پشت سر من می آمدند و من به سوی تو شتافتم 

تا خوشنود گردی خدایا!

یعنی تا اون لحظه اصلا متوجه نشده بود که  بنی اسرائیل اصلا موسی را رها کرده اند و افتاده اند دنبال سامری ... 

انگار موسی پیامبری را اولویت وجود خود نمی دید بیشتر حال شنیدن وحی داشت تا رسانیدن  

خدا هم که خودش وعده کرده بود   وعده 30 شب بود و چون مدهوشی 

موسی را دید تا چهل شب از  وظیفه و مسؤلیت پیامبری با او سخن نگفت 

تا چهل شب تمام 

و "الواح" را که در آن فرمان های اساسی بود به او داد و فرمود :

الواح را به قوّت بگیر و فرو مگذار

خدا سپس گفت : 

موسی قوم ات را چرا  پس پشت افکندی ؟ 

موسی که پس از چهل شب تازه اولین بار بود به اغیار می اندیشید !

گفت : داشتند پشت سرم می آمدند_ و لابد برگشت و دید از بنی اسرائیل خبری نیست !_ پس ادامه داد با خدا به شرح حال خود که پروردگارا میدانی که شوق میقات مرا بی پا و سر به اینجا کشانید و 

و مقصودم خشنودی تو بود 

 

خدا گفت خبرنداری که قوم ات در همین زمان کوتاه گوساله پرست شدند

 کات 

نمای بعد موسی الواح را رها کرده و موی هارون که برادر و وزیرش بود را گرفته و می کشد و باقی ماجرا 

خدا می فرماید : خشم اش که فرو نشست الواح برداشت و در  آن الواح (لوح فشرده شاید !) نورو نقشه راه بود 

دو)

پیامبر اسلام محمد بن عبدالله, امین بن آمنه  در حین نزول وحی هم تب و تاب رسانیدن دارد  آنچنان که خدا به او تذکر می دهد که برای خواندن وحی عجله نکن تا  امر نزول وحی به انجام رسد و  بگو 

 پروردگارا بر علم ام بیافزا  و" قل رب زدنی علما " و بابت رسانیدن 

وحی اندیشه مکن تو در کار  شنیدن باش  که جمع کردن و خوانش وحی با ماست  سپس توضیح و بیان آن هم با ماست

 

جالب است به موسی میگوید : چرا از قوم ات پیش افتادی؟ مگر تو پیامبر شان نیستی !

به محمد(ص) می گوید: میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش !

نگران قوم ات  هم نباش که  نرم نرم و مستدام از پی ات روانند و

وانمی مانند زیرا که علی هارون نیست که وزیر موسی رسول بود و وزیر تو امام است!

 

سه)

 یا ایها النبی برسان پیامی را که به تو وحی کردیم که اگر این پیام را نرسانی  رسالت ات را به انجام نرساندی !

کجا این امر مؤکد شد  بر سر دوراهی 

که از آنجا کاروانهای حاجیان غیر مدنی راهشان جدا میشد

هرچه گوش شنوای یمنی بود از شنیدن "پیام" محروم میشد"پیام " می ماند و پیامبرش  و علی و حوض کوثر اش ما می ماندیم قرآنی

که از سرِ نیزه پایین نمی آمد تا بخوانیم ببینیم  راست است یا دروغ

ابن شهر آشوبِ از ساری ِ تبرستان چگونه سر از  یمن در آورد نمی دانم اما می دانم که  افکندن محبت آل محمد به دل ملتِ  فارس, کاری نبود که از دست تنهای سلمان  برآید

بی جهت نیست که این آل سعود!  شب و روز بمب میریزند بر سر این  اهل یمن ... می دانند از کجا خورده اند و نمی دانند که از همانجا خواهند خورد مشت خدا را ....انشالله 

  

 

  • فرشته حالی