جام جمکران

در جام جمکران به کران رونمایی ات ، آغاز سال نوری فرمانروایی ات

جام جمکران

در جام جمکران به کران رونمایی ات ، آغاز سال نوری فرمانروایی ات

جام جمکران

وَ هُو مُحسنٌ
در جام جمکران به کران رونمایی ات
آغاز سال نوری فرمانروایی ات

آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیعه و سنّی» ثبت شده است

۰۴
آبان

آیا آنهائی که به فلسطین خیانت کردند شیعه بودند!؟
آیا آنهائی که لیبی را نابودکردند و اهالی لیبی را می‌کشند شیعه هستند!؟
آیا انتحاری‌هائی که اجسادخود را در عراق، سوریه، عربستان، کویت و… منفجرمی‌کنند شیعه هستند!؟
آیا آنهائی که مسجد الاقصی را به آتش می‌کشند شیعه هستند!؟
آیا شیعیان بودند آنهائی که کشور سومالی را نابود کردند!؟
آیا هواپیماهای آمریکائی که بغداد را بمباران کردند از فرودگاه‌های شیعیان پرواز می‌کردند!؟
آیا انفجارهائی که در صحرای سینای مصر صورت می‌گیرد شیعیان انجام می‌دهند!؟
آیا القاعده، داعش و جبهة النُصرة شیعه هستند!؟
چرا در بین صهیونیست‌ها عملیات انتحاری نمی‌بینیم ولی درمیان ملت‌های مسلمان می‌بینیم!؟
آیاقرضاوی (عالم تندرو سلفی) از علمای شیعه می‌باشد!؟ آیا او همه حرام‌ها را حلال کرده است!؟
خوش به حال صهیونیست‌ها که توانسته اند، کاری کنند که ما تفنگ‌هایمان را به سوی یکدیگر نشانه بگیریم و این، آنها هستند که هر روز آبادی‌های صهیونیست نشین را تاسیس می‌کنند و به ما می‌خندند!!!
می‌بینیم که سعودی‌ها و لیبیائی‌ها و تونسی‌ها و… هر روز عملیات انتحاری انجام می‌دهند و در همه کشورهای اسلامی بمب منفجر می‌کنند، بجز فلسطین اشغالی!!! جایی که صهیونیست‌ها جاخوش ‌کرده‌اند. چرا و چه می‌بینید!؟

 

(سخنان نماینده مجلس اُردن “طارق خوری “خیابانهای اردن را شعله ور و احزاب و گروههای سلفی را به وحشت انداخت!)

  • فرشته حالی
۰۵
بهمن

 

فاطمه و فدک

فدک یعنی" فدای تو "

 

و گویی همان "فداک" است ترکیب "فدای" _ "ک " 
 

معادل  این ترکیب در فارسی " برات" است "برای" _"ات"
 

گویی که فدک جمله ای توضیحی درباره این بخشش پیامبر به تنها وارث خود بود با عنوان " بخشیده شده به تو" 

2) فدک سند  پیوند خونی حضرت فاطمه با پیامبر بود

 

خطبه فدکیه با این سخن آغاز می شود
 

أنا فاطمه و ابی محمد
 

یعنی  من فاطمه  ام  و محمد   پدر من است
 

اصلی ترین دلیل اقامه دعوی از سوی حضرت فاطمه در مورد فدک به ثبت رسانیدن همین یک جمله بود  جمله ای که امروزه ما در ابتدای هر فرمی که سندیت قانونی دارد می نویسم و امضا می کنیم
 

اینجانب............... فرزند...........
 

اصلا آن روز فاطمه به مسجد مدینه رفت  تا با صدای رسا همین یک جمله را  بگوید که  من و فرزندانم تنها وارثان خون آخرین پیامبر خدا هستیم

چرا؟؟

مگر کسی می خواست نسبت خونی فاطمه با پیامبر را زیر سؤال ببرد یا سندیت آن را از بین  ببرد؟
 

پیوند خونی فاطمه با پیامبر مانع راه چه کسانی بود؟
 

به یاد آوریم که پیوند خونی  برای عرب  بسیار اهمیت داشت  اعتباری که نسبت خونی داشتن با پیامبر برای فاطمه و اولادش در جامعه مسلمانان ایجاد می کرد  به مراتب بیشتر از آن بود که ابوبکر و عمر بواسطه هم نشینی با پیامبر می توانستند برای خود قائل شوند آنان که فکر ایجاد امپراطوری بزرگ عرب و فتح ایران و روم را در سر داشتند می دانستند مانع اصلی بر سر راهشان همین پیوند خونی فاطمه با پیامبر است

البته آنها خیلی پیش تر به فکر گرفتن این امتیاز افتاده بودند همان زمان که تازه داشت پایه های نخستین جامعه مدنی در عربستان ریخته می شد در همان سال نخست هجرت پیامبر عایشه را به خانه پیامبر فرستادند تا فرزندی از او برایشان به غنیمت بزاید

نشد که نشد دختر ابوبکر از پیامبر هیچ فرزندی به دل نگرفت

پس دست بکار شدند و حفصه را به کمک فرستادند که دختر عمر بود و این هم راه به جایی نبرد در این میان دو خواهرزاده حضرت خدیجه که در نزد پیامبر بزرگ شده بودند هدف بعدی بودند که یکی را عثمان به همسر گرفت ولی هر دو پیش از وفات پیامبر درگذشتند و نقشه خواهر تراشیدن برای حضرت فاطمه هم  چندان سودی نداشت و البته ابوبکر و عمر هر دو از اولین کسانی بودند که  به خواستگاری فاطمه (س) آمدند و به در بسته خوردند

مهمتر از همه نقشه ای است که در زمان حیات پیامبر فقط مقدماتش را چیده بودند و قصد داشتندپسر خوانده پیامبر را به عنوان پسر  اومعرفی کنند این نقشه را خدا پیشاپیش در  قرآن  خنثی کرد و علت اینکه همسر مطلقه زید را به همسری پیامبر در آورد بوجود آوردن ادله قطعی بر عدم پیوند خونی میان پیامبر و زید بود و در همان آیات خدا تاکید می کند که محمد پدر هیچ یک از مردان شما نمی باشد
 

و فاطمه آن روز در حالیکه محسن را در دل داشت وهفته ٢۱  ام بارداری را هم پشت سر گذاشته بود در حلقه ای از زنان هاشمی به مسجد مدینه آمد تا با صدای رسا این را بگوید که:
 

من فاطمه هستم و محمد پدر من است

و چه عرصه ای برای تاکید بر این مطلب بهتر از مساله وراثت

و آنانکه در صدد حذف این مدرک قانونی از اوراق تاریخ بودند هم

از  اهمیت این سند آگاهی داشتند
 

برگرفته شده از freshsen.blog.ir

  • فرشته حالی
۰۵
بهمن

آیا می دانستید که آیه ٢۶ سوره الفتح در رابطه با عصمت امیر المؤمنین نازل شده است
جمعه, ۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۲۲ ق.ظ

إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَکَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿٢٦

معنای آیه : وقتی کسانی که کافر شدند همبستگی جاهلی را مایه دلگرمی خود قرار دادند,  خدا هم آرامش خود را بر پیامبر و بر المؤمنین نازل کرد و صفت التقوی  را لازمه وجودی ایشان گردانید و البته خود سزاوارش و اهلش بودند و خدا بر هر چیزی آگاهی کامل دارد.
 

آیه ٢۶ سوره الفتح در رابطه با عصمت امیر المؤمنین نازل شده است

که صورت ظاهری آیه هم گویای این منظور است و نیازی به تأویل نیست.چرا که معنای تقوا  چون از سوی خدا بر کسی لازمه وجودی قرار گیرد او را از "مخلَصین " قرار داده که معنای "مُخلَص" چنانکه می دانیم با "مُخلِص" تفاوت دارد و از یوسف در قرآن به "مخلَصین"

یاد شده که علمای شیعه از آن در توضیح مفهوم عصمت استفاده کرده اند.

در بیشتر مواردی که خدا در قرآن از "المؤمنین" سخن می گوید منظور "امیر المؤمنین" است (چنانکه از ابراهیم (ع)نیز به عنوان امت یاد می کند) و همچنین در مواردی که المؤمنات را با آن همراه   کرده منظور فاطمه الزهرا (س) است.   
 

یک نکته خیلی جالب در رابطه با آیه مذکور این است که وقتی در جستجوی گوگل تایپ می کنی آیه 26 سوره ......هنوز ننوشته ای که خودش الفتح را پیشنهاد می کند! که این بخاطر تعداد دفعات زیادی است که کاربران عرب زبان این آیه بخصوص را جستجو کرده اند و اگر عبارتی فارسی به آن بیافزایی دیگر این اتفاق نمی افتد

تمرکز غیر عادی کاربران عرب بر دقیقا آیه 26 سوره الفتح (که از قضا جزء 26 هم هست) و  ارائه تفاسیر متعدد برای رفع شبهه ای ناگفته خود حکایت می کند از ماجرایی تاریخی مکتومی که حمیة الجاهلی مانع شده عجم از آن بویی ببرد.
 

نمونه دیگری از این اتفاق را در  دیکسیونر عربی - فارسی "المعجم" ذیل لغت "مولی' " می توان  یافت  که بسیار جالب توجه و معنادار است چنانکه می دانیم لسان عرب کاملترین زبان است به این لحاظ که چنان هر لغت تا ریشه اش پیداست که امکان  سخن گفتن به گونه "قولاً سدیداً" در آن فراهم است. یعنی سخنی که دقیق و منظورش مشخص باشد چنانکه قابل ایهام  و سوء استفاده نباشد و معنای "قول سدید" همین است و خدا ما را به سخن گفتن چنین توصیه کرده است.

مثل انگلیسی نیست که روبروی هر لغت ده هزار معادل بی ارتباط به هم و گاه ضد و نقیض ردیف کرده اند , عربی چنین نیست و هر لغت معمولا یک معادل دارد اما در مقابل مولی به تعداد زیادی معادل بر می خوریم که یعنی معلوم نیست در غدیر خم منظور پیامبر چه بود از گفتن " من کنت مولی  فهذا العلی مولی"




 

برگرفته شده از freshsen.blog.ir

  • فرشته حالی