جام جمکران

در جام جمکران به کران رونمایی ات ، آغاز سال نوری فرمانروایی ات

جام جمکران

در جام جمکران به کران رونمایی ات ، آغاز سال نوری فرمانروایی ات

جام جمکران

وَ هُو مُحسنٌ
در جام جمکران به کران رونمایی ات
آغاز سال نوری فرمانروایی ات

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان خدا» ثبت شده است

۲۶
فروردين

به ما گفتند باید بازی کنید.
گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا.
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت آغاز بازی رو زدن ...
فقط فهمیدم خدا سر مربّی ماست !
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ،
ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم,
می دیدم امتیازها برابر است!
تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم, خندید و گفت:
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن!
گفتم آخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت:
خیلی ساده ... فقط پاس بده به کاپیتانِ من ،
باقیش با من ...
دنبال کاپیتان گشتم و پیداش نکردم
آخه بازوبند کاپیتانی نداشت ،
ناشناس بازی می کرد مثل یه بازیکن عادی ،
ولی متوجه شدم یکی حواسش به تک تک ما هست ،
و پنهانی داره تیم رو هدایت می کنه ،
برام دست تکون داد و شناختمش
امام زمانم رو ...

  • فرشته حالی
۲۸
تیر

ن والقلم و ما یسطرون

ن

به قلم

و آنچه سطر سطر می نویسد

قسم به الکتاب

و پبامبر که نقش قلم را بازی می کند در این میانه

به نیکویی

چنان بی طعم و بو که گویی آب است محمد

چیزی از خود بر وحی نمی افزاید

و چیزی به الطبع از آن نمی کاهد

هرچه بر او قرائت می کنند تلاوت می کند

به این می گویند رسول

به این می گویند امین

به این می گویند عبدالله

چنین کسی شایسته صلوات است

صلوات الله

چنین کسی بسیار حمدش  کنند

بندگان لایق خدا


 

می گویند محمد سواد نداشت

معنای سواد چیست ؟

معنی خواندن و نوشتن؟

مگر عالم تر از محمد داشتیم

که خدا خود تعلیمش داد

که  خدا را وساطت کند

بر آدمیان؟

  • فرشته حالی
۲۷
اسفند

یادم خدا فراموش !
مثل بازی «یادم تو را فراموش» ...  خدا آدم را امتحان می کند به شادی و غم تا کم کم بفهمیم کجاها خدا را فراموش می کنیم خدا انقدر این بازی را تکرار می کند تا از نقاب بازی عبور کنیم و دل آنسوی ماجرا را ببیند و در هر ماجرایی یادمان باشد که خدا با ماست !


  • فرشته حالی
۱۰
تیر

موسیقی از همان راهی به قلب نفوذ می کند که رایحه و بو ... در واقع اصوات بی کلام که از مسیر شنوایی به درون می آیند از کانال تعقل عبور نمی کنند بلکه مانند بویایی و لامسه بر انسان اثر می گذارند و تأثیرشان مستقیم بر کالبد احساس است ولی در مورد کلام مسأله فرق می کند انسان بودن از اینجا آغاز می شود ناطق بودن به معنای قدرت سخن گفتن نیست بلکه به معنای قدرت سخن فهمی است به همین خاطر از ریشه نطق کلمه منطق بیرون می آید
خداوند با تمام هستی انسان را نوازش می کند و حیوان را هم نوازش می کند و درخت را هم نوازش می کند این نواختن ها به نوعی همه لمسی هستند منظره زیبا چشم را نوازش می کند صدای باران صدای آب صدای جنگل گوش را می نوازد در واقع موسیقی چه از نی در نیزار و چه از یک ساز  دست ساز بر آید نوع اثرگذاری اش از راه رزنانسی است که با پرده گوش و گوشت و پوست و استخوان برقرار می کند لرزش ساز بدن را می لرزاند پس نواختن ساز در بدن شنونده ادامه پیدا می کند این نوعی لامسه است مثل بویایی و چشایی ... این شاهراه تأثیرپذیری در انسان و حیوان گیاه مشترک است از این شاهراه لمسی می توان لذت یا رنج مستقیم را در انسان ایجاد کرد خدا در تمام محیط اطرافی که برای ما خلق کرده از این شریان با ما رابطه برقرار کرده است درست مثل مادری که نوزادش را درآغوش گرفته و به او شیر میدهد و لبخند می زند و لالایی می خواند و گرما می بخشد و نوازش می کند و محبت خود را از همه این طریق ها به کودک منتقل می کند خدا هم انسان را در آغوش زمین گرفته و ما را به عطر نسیم و گرما و زیبایی آفتاب و مهتاب و زیبایی ابرها و ... می نوازد جز این اگر لازم آمد گاهی سیلی سِیلی یا تکان زلزله ای را در میان می آورد تا اگر شیطان دارد مستمان می کند و از دستمان می بَرَد هوشیار شویم و باز گردیم ...
و جز تمام اینها که هدایتهای تکوینی است خدا از شریان منطق بر ما وارد شده و سوگولی آفرینش را روبرو نشانده و با ما سخن گفته است نام این سخن نامه قرآن است ...


  • فرشته حالی